
تصویر فوق آناتومی زنبور عسل را به نمایش میگذارد، ما در این نوشته با دو بخش از بدن جاندار کار داریم؛
معده و راست روده(قسمتهای زرد تصویر)
زنبور عسل دارای دو معده با عملکردهای متفاوت است: معده عسلی(یا کیسه عسل) و معده گوارشی معده عسلی برای جمعآوری و ذخیره شهد گلها به کار میرود و در آن شهد با آنزیمهایی مخلوط میشود تا فرآیند تبدیل به عسل آغاز شود. زنبور پس از بازگشت به کندو، شهد را از طریق دهان به زنبورهای دیگر منتقل میکند تا در کندو ذخیره و به عسل تبدیل شود. معده گوارشی اما وظیفه هضم غذا برای تأمین انرژی روزانه زنبور را بر عهده دارد. در صورت نیاز، زنبور میتواند بخشی از شهد معده عسلی را به معده گوارشی منتقل کرده و هضم کند. این سیستم دوگانه به زنبور امکان میدهد هم برای خود تغذیه کند و هم برای کلنی غذا ذخیره نماید.
شکم زنبور علاوه بر این دو معده، محل تولید موم و نیش دفاعی (در زنبورهای کارگر) است. **راستروده**، بخش پایانی دستگاه گوارش، مواد دفعی را پیش از خروج از بدن ذخیره و تنظیم میکند. در این بخش، آب اضافی جذب شده و مدفوع به حالت نیمهجامد درمیآید تا در شرایط کمآبی، زنبور آب بدن خود را حفظ کند. راستروده همچنین مواد غیرقابلهضم مانند بقایای موم و گردهها را دفع میکند. زنبورها برای حفظ بهداشت کندو، عمل دفع را فقط در خارج از کندو انجام میدهند. این سیستم گوارشی دقیق، نقش کلیدی در سلامت و بقای کلنی ایفا میکند.
نیش(قسمتهای آبی تصویر)
نیش زنبور عسل، ابزاری دفاعی است که به کیسه زهر و غده زهر متصل است. این نیش یک ساختار سوزنیشکل و دارای خارهایی است که هنگام ورود به پوست دشمن، در بافت گیر کرده و در بسیاری از گونههای زنبور عسل (مخصوصاً زنبورهای کارگر) باعث میشود نیش پس از نیشزدن از بدن زنبور جدا شود. این اتفاق معمولاً باعث مرگ زنبور میشود ولی از کندو در برابر مهاجمان محافظت میکند.
کیسه زهر مادهای بهنام «ملیتین» و دیگر آنزیمهای سمی را در خود ذخیره میکند. وقتی زنبور نیش میزند، این مواد به درون بدن مهاجم تزریق میشود و باعث درد، تورم و گاهی واکنشهای آلرژیک شدید میگردد. نیشزدن زنبور نهفقط دفاعی بلکه در مواقعی هم نشانهای از خطر برای سایر زنبورهاست؛ چون همراه با نیش، فرومونهای هشدار آزاد میشود که زنبورهای دیگر را برای دفاع بسیج میکند.
بحث خداشناسی
چند گزاره را تصویر نمایید؛
در یک جهان بیخدا که دارای یک خالق هوشمند نبود زنبور بطور تصادفی پدید میآمد، صد در صد در صورتی که دارای آفرینش هوشمند نبود، دارای ایرادات بسیاری بود از جمله اینکه میتوانست معده و روده جاندار با خطوطی که کیسههای زهر را انتقال میدهند یکی باشند و یا برخورد نمایند، در این حالت در درجه اول خود جاندار بلافاصله از بین میرفت زیرا با ورود کیسه زهر به معده و روده جاندار زهر جاندار به بدن خود جاندار جذب میشد و جاندار را از بین میبرد و حتی جاندار فرصت تکامل پیدا کردن را هم نمیکرد زیرا بلافاصله منقطع النسل میشد با از بین رفتن زنبور کارگر کل کلونی و زنبور ملکه نمیز فرصت تکامل نداشت و از بین میرفت.
گزاره دوم بر فرض محال بدن زنبور میتوانست با این مساله تطبیق پیدا نماید که نمیتواند و در گونههایی از عقرب هنگام خودکشی جاندار خودش را نیش میزند، در این حالت عسل جاندار برای انسانها و خرسها زهر آگین بود و قابل استفاده نبود اما طراحی هوشمند بدن زنبور به اندازهای زیباست که عسل و زهر بطور جداگانه تولید میشوند و این مسال استفاده از عسل را برای سایر جانداران نیز محیا مینماید یعنی چرخه بدن زنبور عسل نیز به اندازهای زیبا طراحی شوده است که بتواند در خدمت انسان باشد و خود این مساله نیز نشانگر این است که آفریدگار جهان هستی به چه اندازه هوشمندانه عمل میکند و چگونه نعمتهای خودش را برای انسان عرضه میکند.
گزاره سوم اگر زنبور عسل مانند مگس از نجاسات تغذیه میکرد نمیتوانست چیزی برای عرضه برای انسان داشته باشد اما مدفوع زنبور عسل یعنی موم نیز پاک است و دارای کاربردهایی برای انسان است، تنها کافی بود زنبور عسل نیز همانند مگسها از نجاسات تغذیه کند نه دارای کولونی بود نه عسل آن قابل استفاده بود، یک دلیل آفرینش مگس در کنار زنبور عسل نیز همان گذاره است که آفریدگار جهان قدرت قدرت خودش را به رخ بکشد که اگر میخواست زنبور عسلی نیز وجود نداشت و همه حشرات مثل مگس بودند.
در سوره نحل خداوند متعال فرموده اند:

دیدگاهتان را بنویسید